اخیرا اخباری منتشر شده تحت این عنوان :
”برج با فرهنگها! در سعادت آباد تهران؛ حداقل شرایط مدرک کارشناسی ارشد و قبولی در آزمون روانشناسی ! “
ورای این مساله که آیا این موضوع صحت دارد یا خیر، باید ابراز تاسف خودمان را نسبت به فرهنگ به ظاهر غنی و در باطن تهی که سالهاست سایه سیاه خود را بر کشورمان افکنده ابراز کنیم.
سالهاست که حرف از فرهنگ چندین هزار ساله میزنیم اما اثری از آن نمیبینیم.
سالهاست که بادی به غبغب می اندازیم و به این فرهنگ افتخار میکنیم و سایر کشورها را بی فرهنگ میدانیم.
سالهاست که فراموش کردهایم با گذشته نمیتوان زندگی کرد و باید به فکر ساختن آینده ای روشن باشیم.
سالهاست که با این توهم خودمان و بچههایمان را دلخوش میکنیم
سالهاست در کتابهایمان، آموزشهایمان و صحبتهایمان دم از فرهنگی میزنیم که حتی یک بار هم در مورد آن مطالعه نکردیم
تنها تکرار می کنیم و تکرار می کنیم و…
بله… در کشوری که معیار سنجش فرهنگ، مدرک دانشگاهی افراد و آزمونهای روانشناسی باشد، در حالی که همگی به این موضوع واقفیم که سالهاست خریدن مدارک دکتری از دانشگاههای داخل و خارج از کشور به یک مساله عادی تبدیل شده است، باید به حال این بافرهنگی! گریست.
احتمال قریب به یقین در آینده ای نزدیک شاهد خیابانها،ماشینها،شغلها و … برای با فرهنگها! خواهیم بود. و معلوم نیست با این روالی که در پیش گرفتیم به کدام سمت و سو خواهیم رفت.
بیاییم کمی در نگرشهایمان تغییر ایجاد کنیم.
بیاییم یک تلنگر اساسی به خودمان بزنیم.
بیاییم از خودمان شروع کنیم و دست از فرافکنی برداریم.
بیاییم هر کدام به اندازه ای هر چند کوچک، تغییری مثبت در فرهنگمان ایجاد کنیم.
با آرزوی موفقیت برای ساکنین برج با فرهنگها! در سعادت آباد تهران، ترجیح میدهیم بی فرهنگی باشم بدون هیچ گونه مدرک دانشگاهی و از پشت کوه آمده، اما معیار فرهنگ برایمان انسانیت،دوستی، عشق و کمک به همنوعانمان باشد.
از ماست که بر ماست …