دهه شصتی ها
شاید این مطالب برایتان مفید باشد
برند تشابهات زیادی به انسان دارد. به همان اندازه پیچیدگی و گستردگی را داراست. اجازه بدهید با یک مثال ساده قضیه را مشخص‌تر کنیم. البته به احتمال زیاد کسانی که دارای فرزند هستند این مثال را عمیق‌تر متوجه خواهند شد. وقتی شما صاحب فرزندی می‌شوید، از قبل برای او برنامه‌ریزی‌های اولیه را انجام می‌دهید و تمام تلاش خود را انجام می‌دهید که شرایط را به گونه‌ای فراهم کنید که فرزند شما در رفاه باشد و کمبودی احساس نکند.
پوشاک خریداری می‌کنید، اتاقی را در منزل به او اختصاص می‌دهید،با دقت و وسواس خاصی برای او اسم تعیین می‌کنید، سایر اعضای فامیل را آماده ورود این عضو جدید می‌کنید، روی نحوه تربیت فرزندتان پلن خاصی را در نظر می‌گیرید و حتی گاهی برای آینده شغلی او نیز تصمیم‌گیری می‌کنید.
به مرور زمان فرزند شما دوران کودکی را سپری می‌کند و کم کم وارد محیط اجتماعی می‌شود و دوستان خود را انتخاب می‌کند و به مرور متوجه می شوید که این فقط شما نیستید که روی آینده او اثر گذار هستید بلکه عوامل محیطی و اجتماعی زیادی هستند که در شکل گیری شخصیت، عادات، رفتارها و مسیر فرزند شما دخیل خواهند بود.
بعد از مدتی کودک شما وارد دوران نوجوانی و جوانی خواهد شد و به جایی خواهد رسید که به طور مستقل تصمیمات خود را اتخاذ خواهد کرد و شما دیگر برای او نمی‌توانید تصمیم بگیرید. او مسیر خود را شناخته و پیش می رود تا به دوران کهنسالی می‌رسد و …
اگر شما از ابتدا شالوده تربیتی مناسبی برای فرزندتان اجرا کرده باشید می توانید تا آخر عمر و با افتخار سرتان را بالا نگه دارید و به او ببالید.برند شما هم فرآیندی شبیه به همین مسیر را طی خواهد کرد. شما موظف هستید با همان دقت و توجه خاصی که فرزند خود را بزرگ کردید، برندتان را بزرگ کنید. شما باید از همان ابتدا اساس و پایه محکم و استواری را برای برندتان در نظر بگیرید.
نوسانات مختلف در طی مراحل مختلف کسب و کار کاملا امری طبیعی هستند که قطعا روی برند شما هم اثر گذار خواهند بود. این نوسانات را ما در زندگی شخصی نیز تجربه می کنیم. اما اگر برندتان ریشه دار و با اصالت باشد، با هر ناملایمتی سست نخواهد شد.در واقع بر خلاف انسانها، برای برندها مرگی قائل نیستیم. البته این در صوتی صادق است که بنیان آن را به خوبی بنا کرده باشیم.
امیدواریم که چه برند شخصی شما و چه برند کسب و کار شما همیشه پیشرو باشد و شما به آن افتخار کنید و در انتها با اندکی تغییر باید بگوییم: خشت اول گر نهد معمار راست، تا ثریا می رود دیوار راست…
